ديه پارگي پلك چقدر است؟ در هيج قانون و ديني آسيب رساندن بر جسم و بدن اشخاص پذيرفته شده نيست‌. هر كس كه بخواهد بر جسم و جان ديگري آسيب بزند قطعا قانون او را مجازات مي‌كند‌. در قانون جمهوري اسلامي ايران هنگامي كه شخصي بر ديگري آسيبي وارد كند بايد به عنوان مجازات به شخص ديه بپردازد. ديه نه تنها نوعي مجازات بلكه‌ براي جبران خسارت نيز هست. در اين بخش ديه پارگي پلك را مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

ديه پارگي پلك

در صورتي كه به شخص جراحتي وارد شود و در اثر اين جراحت پلك فرد پاره شود بايد ديه پرداخت گردد. پارگي پلك حالتي است كه در آن پلك شخص از بين نرفته است ولي آسيب ديده به حدي كه پاره شده‌ است. هر چشمي داراي دو پلك است يكي پلك بالايي و يكي هم پلك پايين‌.

بر اساس قانون ديه شكافته شدن هركدام از پلك‌هاي بالايي 1/6 ديه كامل و ديه شكافته شدن هركدام از پلك‌هاي پايين 1/4 ديه كامل است‌.

محاسبه ديه پارگي پلك

شخص آسيب ديده بايد با دستور قضايي به پزشكي قانوني مراجعه كند‌. در آنجا نوع جراحت وارده را تعيين مي‌كنند‌. سپس قاضي با توجه به گزارش پزشكي قانوني راي به ميزان ديه مي‌دهد. مثلا پلك بالا شكافته شده است در اين صورت ميزان ديه كامل در آن سال را در نظر مي‌گيرند و يك ششم آن بايد به عنوان ديه پرداخت شود و اگر دو پلك بالايي باشد براي هر كدام يك ششم بايد بپردازد

براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد يا مي توانيد مقالات مجله حقوقي وكيل دات كام را مطالعه نماييد.

براي دريافت پاسخ سوالات خود و مشاوره حقوقي در مورد ديه پارگي پلك مي‌توانيد از خدمات مشاوره حقوقي تهران وكيل دات كام بهره ببريد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص ديه پا‌رگي پلك، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون ديه پار‌گي پلك پاسخ دهند.

سوالات متداول

جرم و مجازات خشونت خانگي چطور تعريف شده است؟ خشونت‌هاي خانگي يكي از معضلات اجتماعي است. كه در سال‌هاي اخير نيز تعداد زيادي از آن‌ها گزارش شد. مقصود از خشونت خانگي رفتارهاي خشونت‌آميز و غيرمتعارف است. كه در محيط خانه و توسط يكي از اعضاي خانواده به اعضاي ديگر خانواده وارد مي‌شود. هرچند درصد بيشتر قربانيان زنان و كودكان هستند اما قربانيان خشونت خانگي جنسيت و سن مشخصي ندارند. يعني هم مردان و هم زنان، هم كودكان و هم بزرگ‌سالان ممكن است قرباني خشونت خانگي باشند. همچنين خشونت خانگي شامل آزارهاي جسمي، جنسي و توهين و تهديد نيز مي‌شود. در ادامه اين مطلب به معرفي خشونت خانگي و مجازات آن مي‌پردازيم.

جرم و مجازات خشونت خانگي

خشونت خانگي يكي از معضلات هميشگي اجتماعي است كه در دنياي امروز جرم نيز محسوب مي‌شود. قانون ايران نيز در مواد متعددي به مسئله خشونت خانگي به صورت مستقيم و غيرمستقيم اشاره دارد. در مواردي از اين مواد قانوني راه‌هاي پيشگيري از خشونت خانگي تعيين شد. و در مواردي نيز براي مرتكب خشونت خانگي مجازات تعيين مي‌نمايد.

البته متأسفانه قانون ايران در حوزه خشونت خانگي راه‌هاي پيشگيري و مقابله با آن خلأهايي دارد كه قابل توجه است. با توجه به اين خلأها لايحه‌اي تحت عنوان قانون جامع تأمين امنيت زنان يا منع خشونت عليه زنان تصويب شد. هرچند همچنان فعاليت و ارتقا قوانين در اين حوزه الزامي است. زيرا با وجود اينكه درصد بيشتر قربانيان خشونت خانگي را زنان تشكيل مي‌دهند. اما قربانيان خشونت خانگي همواره از ميان زنان نيستند و مردان، كودكان و گاهي سالمندان را نيز در برمي‌گيرد. در ادامه موارد قانوني كه به مسئله خشونت خانگي و مجازات آن مي‌پردازند اشاره مي‌كنيم.

مجازات خشونت خانگي در قوانين ايران

در قانون مدني ايران ماده‌هاي قانوني وجود دارد. كه با استناد به اين مواد قانوني، فرد مي‌تواند از خشونت خانگي پيشگيري كند. ماده 1115 قانون مدني مي‌گويد در صورتي كه زني در منزل شوهر خود با ضرر جاني، مالي يا شرافتي روبه‌رو است. مي‌تواند منزل همسر خود را ترك كند بدون آنكه از نظر قانون ناشزه به حساب بيايد. به اين ترتيب مرد نيز موظف است حتي پس از ترك خانه توسط زن، نفقه زن را بپردازد. همچنين در ماده 1130 همين قانون آمده است. اگر زني كه توسط شوهرش مورد ضرب‌وجرح قرار گيرد. مي‌تواند تقاضاي طلاق بدهد.

علاوه بر قانون مدني در حوزه خشونت خانگي مي‌توانيم به قانون مجازات اسلامي نيز استناد كنيم. البته در قانون مجازات اسلامي مسئله خشونت خانگي به طور صريح و واضح مطرح نشده است. اما در مواردي كه جرم صورت گرفته عليه قرباني خشونت خانگي قابل تعريف در ذيل يكي از جرائم قانون مجازات اسلامي باشد. مرتكب به مجازات آن جرم محكوم مي‌شود. مثلاً اگر خشونت خانگي ضرب‌وجرحي رخ‌داده باشد و يا توهين و افترا انجام گيرد. ازآنجا كه اين موارد در قانون مجازات اسلامي جرم‌انگاري شدند. پس مرتكب نيز مشمول مجازات اين جرائم، مقرر در قانون مجازات اسلامي، مي‌شوند.

يكي ديگر از مواد قانوني قابل ذكر، ماده 619 قانون مجازات اسلامي مي‌باشد. بر اساس اين ماده اگر در معابر و اماكن عمومي، كسي به زنان يا اطفال متعرض شود يا ايجاد مزاحمت كند. مثلاً با الفاظ ناپسند و حركات مخالف شئون و بدين ترتيب به حيثيت ايشان توهين نمايد. به مجازات حبس از 2 تا 6 ماه و همچنين تا 74 ضربه شلاق محكوم مي‌گردد.

لايحه قانون جامع تأمين امنيت زنان

گفتيم كه در قوانين ايران خلأهايي در حوزه تعريف و تعيين مجازات خشونت خانگي و پيش‌بيني راه‌هاي مناسب براي پيشگيري از اين جرم وجود دارد. بنابراين لايحه‌اي تحت عنوان قانون جامع تأمين امنيت زنان يا منع خشونت عليه زنان به تصويب رسيد. اين لايحه تأكيد مي‌كند كه ابتدا بايد يك تعريف جامع از خشونت خانگي ارائه نمود.

به همين دليل در ماده 3 لايحه مذكور يك تعريف از خشونت خانگي عليه زنان ارائه شد. به اين ترتيب بيان مي‌دارد كه: خشونت عليه زنان يعني ارتكاب به يك فعل و يا ترك يك فعل. كه به موجب آن، آسيب و ضرر به تماميت جسمي و رواني، حيثيت، كرامت و شخصيت، آزادي‌هاي قانوني و حقوق زن وارد شود. يا اينكه هر يك از موارد مذكور مورد تهديد جدي قرار گيرد.

لايحه قانون جامع تأمين امنيت زنان به طور كلي دو هدف اصلي را دنبال مي‌كند. اول آنكه از خشونت عليه زنان بازدارندگي نمايد. و دوم آنكه از زنان آسيب‌ديده به علت خشونت خانگي حمايت كند. تصويب اين لايحه تلاشي بود براي آنكه آگاهي افراد را در حوزه خشونت خانگي عليه زنان افزايش يابد. و همچنين با مرتكبان خشونت خانگي مقابله صورت پذيرد. و درنهايت از زنان قرباني و آسيب‌ديده خشونت خانگي حمايت شود.

نحوه شكايت از خشونت خانگي

بسيار مشاهده مي‌شود كه قربانيان خشونت خانگي براي آن‌كه به وضعيت سخت‌تري دچار نشوند. براي شكايت عليه خشونت انجام‌شده اقدام نمي‌كنند. اين موضوع بيشتر در ميان زنان ديده شده است. كه معمولاً به علت ترس از طلاق يا عدم تشديد خشونت‌هاي خانگي، اين خشونت‌ها را تحمل مي‌نمايند.

در قانون ايران خشونت خانگي بيشتر از نوع فيزيكي پيش‌بيني مي‌شود. و در اين حوزه نيز حمايت‌هاي قانوني انجام مي‌گيرد. افرادي كه مورد خشونت خانگي به صورت فيزيكي قرار گرفتند مي‌توانند به پزشكي قانوني مراجعه نمايند. وضعيت خود را به صورت قانوني بررسي نموده و طول درمان دريافت كنند.

انواع ديگر خشونت خانگي چندان مورد توجه در قانون ايران نيست. به همين دليل اثبات آن‌ها بسيار سخت مي‌باشد. شايد به اين دليل است كه افراد تصور مي‌كنند راهي براي اثبات خشونت خانگي ندارد و براي شكايت اقدامي نمي‌كنند.

يكي از روش‌هاي شكايت از خشونت خانگي تماس با سامانه 123 است. افرادي كه مورد خشونت خانگي قرار گرفتند مي‌توانند با اين شماره تماس برقرار نموده و مشكلات خود را بيان كنند. روش ديگر نيز شكايت از طريق مراجع قضايي است. در اين روش ابتدا بايد شكوائيه تنظيم نمود. سپس از طريق دفاتر خدمات قضايي شكايت خود را ثبت كرد.

سؤالات متداول

حقوق زن بعد از فوت به چه كساني تعلق مي‌گيرد؟ معمولا همه كارمندان داراي بيمه هستند و براي آن‌ها سابقه بيمه به وجود ‌‌مي‌آيد. وقتي كارمندان فوت ‌‌مي‌كنند به علت اينكه بيمه هستند بازماندگان آن‌ها ‌‌مي‌توانند از حقوقشان استفاده كنند اما اين مورد داراي شرايط و قوانين به خصوص خود ‌‌مي‌باشد. در ادامه قصد داريم توضيحاتي را در خصوص دريافت حقوق كارمندان زن بعد از فوت خدمتتان ارائه نماييم، با ما همراه باشيد.

پس از فوت كارمندان زن چه كساني ‌‌مي‌توانند از حقوق آن‌ها استفاده كنند‌‌‌‌ ؟

همانطور كه ‌‌مي‌دانيد پس از ‌‌‌‌‌فو‌ت كارمندان زن بازماندگان آن‌‌‌ها ‌‌مي‌توانند از حقوق آن‌ها استفاده كنند. دريافت حقوق كارمندان زن بعد از ‌‌‌‌‌فو‌ت فقط براي افراد زير ممكن ‌‌مي‌باشد:

فرزندان و شوهر او

چنانچه زن داراي همسر و فرزند باشد و عقد او و شوهرش دائمي بوده باشد طبق قانون بعد از مرگش همسر و فرزندانش ‌‌مي‌توانند از حقوق او استفاده كنند.

پدر و مادر او

در صورتي كه زن كارمند داراي همسر و فرزند نباشد و ‌‌‌‌‌فو‌ت‌ كند‌ پدر و مادر او ‌‌مي‌توانند حقوقش را دريافت كنند.

قوانين مهم دريافت حقوق كارمندان زن بعد از ‌‌‌‌‌فوت

براي دريافت حقوق كارمندان زن بعد از ‌‌‌‌‌فو‌ت ‌‌مي‌بايست به برخي قوانين اين امر توجه نمود. در ادامه قوانين و شرايط دريافت حقوق كارمندان زن بعد از ‌‌‌‌‌فو‌ت آن‌‌‌ها شرح داده شده است:

شوهر براي دريافت حقوق زن كارمند خود بعد از ‌‌‌‌‌فو‌تش ‌‌مي‌بايست حتما بالاي شصت سال سن ‌داشته باشد و براي انجام كار ناتوان باشد.

پسر ‌‌مي‌تواند بعد از ‌‌‌‌‌فو‌ت مادر كارمندش تا زماني كه تحصيل ‌‌مي‌كند از حقوق او استفاده نمايد و دختر نيز تا زمان ازدواج مجاز است كه از حقوق مادرش استفاده كند.

پدر و مادر خانم كارمند ‌‌‌‌‌فو‌ت شده نيز ‌‌مي‌بايست قبل از ‌‌‌‌‌فو‌ت او تحت تكفلش بوده باشند تا بتوانند در صورت ‌‌‌‌‌فو‌ت او نيز از حقوقش استفاده كنند.

اگر زن كارمند داراي همسر، فرزند، پدر و مادر نباشد حقوق او پس از ‌‌‌‌‌فو‌ت به خواهر و برادرش تعلق ‌‌نمي‌گيرد.

چگونه ‌‌مي‌توان حقوق كارمندان زن را بعد از فوتشان دريافت كرد‌‌‌‌ ؟

بازماندگان زنان كارمند ‌‌‌‌‌فو‌ت شده ‌‌مي‌بايست ابتدا به اداره بيمه مراجعه نمايند و درخواست كنند كه حقوق فرد متوفي از اين پس به حساب آن‌ها واريز گردد. اداره بيمه نيز پس از انجام بررسي‌هاي لازم، اگر درخواست فرد متقاضي را صحيح بداند حقوق كارمند زن ‌‌‌‌‌فو‌ت شده را به حساب او به صورت ماهانه واريز ‌‌مي‌كند.

نكته مهم: اگر زن كارمند ‌‌‌‌‌فو‌ت شده داراي بدهي باشد بازماندگان ‌‌مي‌بايست اين بدهي‌‌‌ها را از حقوق او پرداخت كنند و تا زماني كه بدهي‌‌‌ها به صورت كامل پرداخت نشده باشند بازماندگان نبايد از حقوق آن زن استفاده كنند. 

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص حقوق زن بعد از فوت، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون حقوق زن بعد از فوت پاسخ دهند.

سوالات متدوال

آيا جرم نصب ردياب روي ماشين تعريف شده است؟ به طور كلي هدف از نصب ردياب روي ماشين ارتقاء سطح امنيت خودرو است. به اين ترتيب كه موقعيت مكاني ماشين به راحتي پيدا مي‌شود. و در حوادثي نظير سرقت خودرو بسيار ياري‌دهنده است. بنابراين در سال‌هاي اخير انواع ردياب‌ها در بازار با امكانات متنوع در دسترس است. اما پرسش اين است كه اگر فردي غير از صاحب ماشين بر روي خودرو ردياب نصب كند مرتكب جرم شده است؟ در ادامه اين مطلب به جرم نصب ردياب بر روي ماشين خواهيم پرداخت.
براي دريافت مشاوره حقوقي مي توانيد با متخصصين و وكلاي با تجربه وكيل دات كام با شماره 02166419012 تماس بگيريد.
منبع: جرم نصب ردياب روي ماشين | پيامد گذاشتن ردياب رو ماشين ديگران

آيا نصب ردياب روي ماشين جرم است؟

ردياب‌ها وسايلي امنيتي هستند كه براي مكان‌يابي آسان خودروها از آن‌ها استفاده مي‌شود. خريدوفروش ردياب‌هاي خودرو در بازار به عنوان يكي از لوازم جانبي خودرو در بازار بدون هيچ مشكل قانوني انجام مي‌گيرد. اگر براي ماشين خودتان ردياب بخريد و نصب نماييد هيچ مشكل قانوني متوجه شما نمي‌شود و اين عمل جرم نيست.

اين در حالي است كه حتي خريد و نصب ردياب براي ماشين خودتان توصيه مي‌شود. چرا كه در صورت سرقت يا مفقودي خودرو. نقش مهمي براي يافتن آن ايفا مي‌كند. بنابراين اگر شما به عنوان مالك خودرو قصد نصب ردياب بر روي ماشين خود را داريد نگران وجه قانوني و يا جرم نصب ردياب نباشيد.

بنابراين جرم نصب ردياب چيست؟ همان قدر كه نصب ردياب به علت قابليت مكان‌يابي به مالكين خودرو توصيه مي‌شود. ممكن است افرادي از اين قابليت ردياب‌و نصب پنهاني و بدون اطلاع آن روي ماشين ديگران سوءاستفاده كنند. به اين ترتيب نصب ردياب روي ماشين ديگران جرم محسوب مي‌شود.

جرم نصب ردياب روي ماشين ديگر افراد

گفتيم كه ردياب‌به عنوان يكي از لوازم جانبي‌هاي خودرو و همچنين به عنوان يك ابزار امنيتي نقش مهمي براي جلوگيري از سرقت خودرو ايفا مي‌كند. اما قابليت مكان‌يابي، ردياب‌ها از آن دسته قابليت‌ها است كه امكان سوءاستفاده از آن نيز وجود دارد.

مثلاً ممكن است فردي غير از مالك خودرو با نصب ردياب به صورت پنهاني و بدون اجازه مالك مقاصد غيرقانوني داشته باشند. در اين صورت قانون اين عمل را جرم تلقي مي‌كند. بنابراين نصب ردياب روي ماشين ديگر افراد بدون اجازه و به صورت پنهاني جرم است.

آيا نصب ردياب شنود دار روي ماشين جرم است ؟

در نصب ردياب‌هاي شنود دار بايد بگوييم همان قاعده كه براي نصب‌ردياب معمولي روي ماشين وجود دارد. براي نصب ردياب شنود دار نيز همان قاعده جاري است. قانون‌گذار بر روي حريم شخصي افراد بسيار حساس مي‌باشد. و در صورت تجاوز به حريم شخصي ديگران قانون سخت‌گير خواهد بود.

شنود نيز يكي از موارد تجاوز به حريم شخصي محسوب مي‌شود كه در قانون به آن استراق سمع مي‌گويند. بنابراين افراد اگر بدون اجازه مالك خودرو بر روي ماشين ردياب شنود دار نصب كنند مرتكب جرم شدند و مجازات خواهند شد. بنابراين اگر تعميركار يا نصب كننده ردياب هستيد حتماً در حضور مالك و با اجازه او اين كار را انجام دهيد.

اما همان‌طور كه گفتيم در صورتي كه شما مالك خودرو باشيد هيچ ايرادي ندارد تا براي حفظ امنيت مال خود ردياب شنود دار روي خودرو نصب كنيد. بنابراين نصب ردياب شنود دار مانند نصب ردياب معمولي بر روي ماشين خودمان غيرقانوني نيست و جرم محسوب نمي‌شود.

مزيت ردياب‌هاي شنود دار نسبت به ردياب معمولي اين است. كه در صورت سرقت ماشين علاوه بر رديابي مكان دقيق خودرو شما به مكالمات سارقان در داخل خودرو نيز دسترسي داريد. و مي‌توانيد از گفتگو و نقشه سارقان با خبر شويد.

ردياب شخصي چيست ؟

از انواع ردياب‌ها علاوه بر ردياب خودرو مي‌توانيم به ردياب شخصي نيز اشاره كنيم كه كاربرد زيادي دارند. اين گونه ردياب‌ها براي محافظت از كودكان كم سن و سال يا افراد كهن‌سال و بيمار به كار مي‌آيند. استفاده از اين ردياب‌ها در صورتي كه شما قيم كودك، كهن‌سال يا بيمار هستيد جرم نيست. شما مي‌توانيد بدون نگراني در مورد موانع قانوني از ردياب براي محافظت از سالمند خود يا بيمار خود مثل بيماران آلزايمري استفاده نماييد.

طبيعي است كه غير از اين موارد استفاده از ردياب براي افراد بالغ و سالم كه دچار مشكلات جسمي و روحي نيستند غيرقانوني و جرم است. اين عمل يكي ديگر از انواع تجاوز به حريم خصوصي افراد محسوب مي‌شود. البته اگر فرد بالغ و سالم با رضايت شخصي خود ردياب را حمل كند طبيعي است كه منع قانوني وجود ندارد و جرمي نيز رخ نمي‌دهد.

سؤالات متداول

‌‌ربودن همسر عقدي آيا جرم محسوب مي‌شود؟ آدم‌ربايي يك جرم كيفري است كه در قانون مجازات اسلامي تعريف مي‌شود و براي آن مجازات تعيين‌شده است. اما آيا آدم‌ربايي در ميان دو زوج هم معنا و مفهوم دارد؟ يعني اگر يك مرد همسر عقدي خود را به‌اجبار به منزل ببرد آيا جرم آدم‌ربايي رخ مي‌دهد؟ در ادامه اين مطلب قصد داريم. به موضوع ربودن همسر عقدي، نظر اداره حقوقي قوه قضاييه در اين رابطه و نقد بر اين نظر بپردازيم.

ربودن همسر عقدي

قانون مجازات اسلامي در ماده 621 در بخش تعزيرات خود جرم آدم‌ربايي را تعريف مي‌نمايد. بر اساس اين ماده آدم‌ربايي عبارت است.  از: «هر كس به قصد مطالبه وجه يا مال يا به قصد انتقام يا به هر منظور ديگري به عنف يا تهديد يا حيله يا به هر نحو ديگر شخصاً يا توسط ديگري شخصي را بربايد يا مخفي كند. در صورتي كه ارتكاب جرم به عنف يا تهديد باشد.

به حبس درجه چهار و در غير اين صورت به حبس درجه پنج محكوم خواهد شد. در صورتي كه سن مجني عليه كمتر از پانزده سال تمام باشد. يا ربايش توسط وسايل نقليه انجام پذيرد. يا به مجني عليه آسيب جسمي يا حيثيتي وارد شود، مرتكب به حداكثر مجازات تعيين‌شده محكوم خواهد شد. و در صورت ارتكاب جرائم ديگر به مجازات آن جرم نيز محكوم مي‌گردد.»

حال پرسش اين است كه باوجود رابطه زوجيت و مسئله تمكين زن از شوهر، آيا ربودن همسر عقدي توسط شوهر جرم محسوب مي‌شود و مجازات دارد يا خير؟ اداره حقوقي قوه قضاييه راجع به اين پرسش يك پاسخ كلي مطرح نموده است. كه نقدهايي نيز بر آن وارد است.

بر اساس نظر اداره حقوقي قوه قضاييه اگر شوهر زن خود را به‌اجبار به خانه ببرد. جرمي واقع نشده و عمل او آدم‌ربايي و يا سرقت نمي‌باشد. اما برخي حقوقدانان نيز با نقد بر اين نظريه معتقد هستند. تحت شرايطي اگر مرد اجباراً همسر خود را به خانه ببرد مرتكب جرم آدم‌ربايي مي‌شود.

نظريه اداره حقوقي قوه قضاييه در خصوص ربودن همسر عقدي

نظريه مشورتي اداره حقوقي قوه قضاييه در خصوص تحقق جرم آدم‌ربايي توسط شوهري كه همسر عقدي خود را به‌اجبار به منزل ببرد؛ به اين شرح است:

بر اساس دو ماده 1114 و 1115 قانون مدني زن بايد پس از عقد در خانه‌اي كه شوهرش تعيين مي‌نمايد زندگي كند. مگر در صورتي كه هنگام عقد اختيار تعيين محل سكونت را به زن دهند. و يا اينكه وجود زن و مرد در يك منزل ترس از ورود ضرر جسمي يا مالي يا شرافتي براي زن را ايجاد نمايد.

همچنين بنا بر ذيل ماده 1115 قانون مدني در حالي كه زن در منزلي كه همسر تعيين نموده زندگي نكند. و در صورت امتناع از زندگي در محل سكونت تعيين‌شده توسط شوهر حق دريافت نفقه ندارد. و به عبارتي ناشزه به حساب مي‌آيد.

با توجه و استناد به اين مواد اداره حقوقي قوه قضاييه معتقد است. در صورتي كه شوهر، همسر عقدي خود را به‌اجبار به خانه خود ببرد. اقدام وي آدم‌ربايي و يا سرقت محسوب نمي‌شود.

نظريه مخالف و نقد به نظريه اداره حقوقي قوه قضاييه

همان‌طور كه گفتيم برخي از حقوقدانان برخلاف نظريه مذكور معتقدند كه جرم آدم‌ربايي كليت دارد. بنابراين براي همسر هم صدق مي‌كند. به‌ويژه در شرايطي كه زن از حق حبس خود استفاده مي‌نمايد. و شوهر با اقدام خود مانع حق حبس زن مي‌شود. مگر اينكه شوهر در زمان روبه‌رويي با اتهام ربودن همسر عقدي، عدم سوءنيت خود را اثبات نمايد. چرا كه وجود سوءنيت فرد مرتكب از اركان تحقق جرم آدم‌ربايي است. و به دليل وجود رابطه زوجيت شوهر مي‌تواند به نوعي عدم سوءنيت خود را ثابت نمايد.

نقد به نظريه اداره حقوقي قوه قضاييه

بر اساس نظريه برخي حقوقدانان اگر نظريه اداره حقوقي اين است. كه به علت وجود رابطه زوجيت ميان زن و شوهر و الزام زوجه به تمكين در برابر زوج. جرم آدم‌ربايي موضوع ماده 621 قانون مجازات اسلامي با ربايش همسر عقدي توسط شوهرش منطبق نيست. و اين عمل در راستاي الزام زوجه به تمكين است.

چنين برداشتي از ماده 621 قانون مجازات اسلامي قابل دفاع نيست. چراكه در ابتدا چنين برداشتي با اطلاق ماده 621 قانون مذكور داراي منافات مي‌باشد. در ابتداي اين ماده كلمه هركس ذكر شد. بنابراين اين ماده به يك كليت اشاره دارد كه شامل زن و شوهر نيز مي‌شود.

نكته دوم؛ نظر اداره حقوقي حتي با پذيرش علت و مبناي اين نظر كه وجود رابطه زوجيت است. قابل‌پذيرش نيست. چراكه در مواردي كه زن بر اساس ماده 1085 قانون مدني جهت دريافت مهريه خود از حق حبس استفاده مي‌كند. و ملزم به اداي وظايف زوجيت در اين مدت نيست.

در اين حالت اگر زوج بدون توجه به اين حق زوجه او را بربايد. تا به منظور الزام به تمكين طبق نظر اداره حقوقي به منزل مشترك ببرد. عدم اطلاق آدم‌ربايي به شوهر در چنين شرايطي منطقي به نظر نمي‌آيد.

اما اگر فرض را بر اين بگذاريم كه اداره حقوقي نه صرفاً به جهت وجود رابطه زوجيت، بلكه با تصور عدم وجود سوءنيت شوهر در ربايش همسر عقدي خود جرم آدم‌ربايي را منتفي بداند. مي‌توانيم از نظريه اداره حقوقي دفاع نماييم. و نقد و ايرادات مذكر بر نظريه اداره حقوقي را منتفي بدانيم. چراكه بسياري از قضات به‌ويژه قضات ديوان عالي كشور، وجود سوءنيت را براي تحقق جرم آدم‌ربايي ضروري تلقي مي‌كنند.

سؤالات متداول

هزينه تركيدن لوله ساختمان با كيست؟ لوله كشي ساختمان توسط افراد ماهر انجام مي‌گيرد و هر واحد داراي لوله‌هاي به خصوص خود مي‌باشد. در ساختمان بعضي از لوله به صورت مشترك توسط ساكنين ساختمان مورد استفاده قرار مي‌گيرند. اما در بعضي اوقات ممكن است لوله‌هاي ساختمان به هر دليلي بتركند و آسيب ببيند كه در اينجا سوال مي‌شود كه هزينه تعمير لوله تركيده به عهده كيست كه در ادامه توضيحات كامل‌‌‌تري را در خصوص هزينه تركيدن لوله ساختمان خدمتتان ارائه نموده‌‌ايم، با ما همراه باشيد.

پرداخت هزينه تعمير لوله‌هاي تركيده مشترك ساختمان

همانطور كه در بالا گفته شد بعضي از لوله‌ها در ساختمان مشترك هستند و همه ساكنين از آن‌ها استفاده مي‌كنند. چنانچه اين لوله‌ها دچار تركيدگي شوند مي‌بايست در اسرع وقت تعمير شوند. اگر اين لوله‌ها به صورت طبيعي دچار تركيدگي شده باشند مي‌بايست تمام ساكنين هزينه تعمير لوله را با هم پرداخت كنند اما اگر تركيدن لوله به علت سهل انگاري يكي از ساكنين اتفاق افتاده باشد آن فرد موظف است كه با هزينه خود لوله را تعمير كند.

پرداخت هزينه تركيدن لوله اختصاصي

چنانچه لوله‌هاي اختصاصي يك واحد بتركند تنها همان واحد موظف مي‌گردد كه لوله را تعمير كند و از ديگر ساكنين ساختمان براي آن لوله هزينه‌‌اي دريافت نمي‌شود. از آنجايي كه طبق نظر قانون هزينه تعميرات خانه به عهده صاحب خانه است هزينه تركيدن لوله به صورت طبيعي نيز به عهده او خواهد بود. اما اگر مستاجر سهل انگاري كند و سهل انگاري او باعث شود كه لوله بتركد مي‌بايست تمام هزينه تعمير آن را بپردازد.

نكته: چنانچه هزينه تعمير لوله تركيده به عهده مالك‌ باشد ولي مستاجر بدون اطلاع او لوله را تعمير كند و سپس هزينه را از او طلب نمايد صاحب ملك مي‌تواند ادعا كند كه اين كار بدون اطلاع و رضايت او انجام شده است و از پرداخت هزينه خودداري كند. پس قبل از پرداخت چنين هزينه‌‌اي بهتر است حتما به صاحب ملك اطلاع دهيد.

چه كسي بايد هزينه ناشي از تركيدن لوله در ساختمان را بپردازد ؟

بعضي اوقات تركيدگي لوله تنها به خراب شدن آن‌ ختم نمي‌شود و باعث ايجاد خسارت به واحد‌هاي ديگر نيز مي‌شود. براي مثال لوله آب دچار تركيدگي مي‌شود و نشتي لوله باعث مي‌شود كه به ديوار واحد‌هاي ديگر نيز نم برسد و واحد‌هاي ديگر نيز خسارت ببينند. پرداخت اين خسارت با توجه به موارد زير به عهده ساكنين مي‌باشد.

خسارت عمدي

اگر تركيدگي لوله به صورت عمدي و از روي سهل انگاري يكي از ساكنين ‌ساختمان اتفاق بيفتد و به واحد‌هاي ديگر خسارت بزند ساكن‌ واحد خطاكار موظف است كه هم لوله را با هزينه خود تعمير كند و هم خسارات ناشي از تركيدگي آن‌ را بپردازد.

خسارت غير عمدي

اگر لوله به صورت طبيعي و غير عمدي بتركد و به واحد‌هاي ديگر خسارت وارد كند هزينه تعمير لوله و جبران خسارت به عهده تمام ساكنين ساختمان مي‌باشد. براي مثال اگر هزينه‌ تعمير لوله و خسارات به بار آمده دويست هزار تومان باشد و ساختمان پنج واحد داشته باشد مي‌بايست هر واحد چهل هزار تومان پرداخت نمايد. در اين موارد مدير ساختمان مي‌تواند اين هزينه‌ها را از شارژ ساختمان كه توسط ساكنين پرداخت مي‌شود كسر كند و با آن مبلغ هزينه تعمير و جبران خسارت لوله تركيده را بپردازد.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص هزينه تركيدن لوله ساختمان، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون هزينه تركيدن لوله ساختمان پاسخ دهند.

سوالات متدوال

هزينه ساختمان با كيست؟ هر ساختمان داراي يك‌‌‌‌‌‌‌ مدير ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌باشد كه ساكنين ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌بايست هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را به او پرداخت نمايند. هر كدام از ساكنين با توجه به امكانات و مساحت واحد خود ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌بايست هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را پرداخت نمايند. در ادامه قصد داريم در مورد عدم پرداخت هزينه هاي ساختمان توضيحاتي را خدمتتان ارائه دهيم، با ما همراه باشيد.

پرداخت هزينه هاي ساختمان به عهده چه كسي است‌‌‌‌‌‌ ؟

پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان به عهده مستاجر و يا مالك آن ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌باشد. معمولا مالك ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌بايست هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان مانند تعميرات، تغيير دكوراسيون و… را پرداخت نمايد و مستاجر نيز ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌بايست هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي شارژ ساختمان و قبوض آب، برق، گاز و… را پرداخت نمايد.

عدم پرداخت هزينه هاي ساختمان

در برخي موارد نيز ديده ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌شود كه ساكنين ساختمان نسبت به پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي آن بي توجه‌‌‌‌‌‌‌اند و هيچ هزينه‌‌‌‌‌‌‌اي پرداخت ‌‌‌‌‌‌نمي‌كنند كه در اين‌صورت راه حل‌‌‌‌‌‌‌هاي قانوني بسيار زيادي وجود دارد.

براي آشنايي كامل با نحوه وصول هزينه ساختمان كليك كنيد.

پرداخت هزينه‌هاي ساختمان توسط مالك

چنانچه مالك از پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان خودداري كند مستاجر ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌تواند به جاي پرداخت اجاره بها به او اين مبلغ را به مديريت ساختمان پرداخت كند و با اين كار هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را تامين كند.

عدم پرداخت هزينه‌هاي ساختمان توسط مستاجر

چنانچه مستاجر از پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان خودداري كند صاحب ملك ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌تواند از وديعه (پول پيش) او اين هزينه‌‌‌‌‌‌‌ها را پرداخت نمايد. براي مثال اگر صاحب ملك هزينه قبوض برق، آب و… خود را پرداخت نكند مالك ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌تواند با كسر مبلغ وديعه اين قبوض را پرداخت كند.

اگر مستاجر و مالك هردو از پرداخت هزينه هاي ساختمان خودداري كنند تكليف چيست‌‌‌‌‌‌ ؟

چنانچه مستاجر و مالك هردو از پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان‌ خودداري نمايند مدير مي‌تواند با انجام اقداماتي آن‌ها را وادار كند كه هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را به طور كامل پرداخت كنند. مدير اين اختيار را دارد كه در صورت عدم پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان توسط مستاجر و مالك آن‌ها را از دريافت خدمات ساختمان مانند آب، برق، شوفاژ، گاز و… محروم نمايد تا مجبور شوند هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را به او بپردازند.

نكته بسيار مهم: در برخي موارد ممكن است كه مدير ساختمان امكان محروم نمودن واحدي را كه هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را پرداخت نكرده است نداشته باشد و نتواند كه انشعابات او را قطع كند، در اين صورت مدير ‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌تواند با مراجعه به دادگاه خواهان‌‌‌‌‌‌‌ مطالبه هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان شود. در اين صورت دادگاه به سرعت به موضوع رسيدگي كرده و با قطع انشعابات و امكانات آن واحد صاحب يا مستاجر را وادار به پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان خواهد كرد و حتي ممكن است آن‌‌‌‌‌‌‌ها را جريمه كند.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص هزينه‌هاي ساختمان، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون هزينه‌هاي ساختمان پاسخ دهند.

سوالات متدوال

ارث فرزند زير 18 سال چگونه تقسيم مي‌شود؟ تقسيم مال متوفي قوانين مخصوص به خود را دارد. گاهي ممكن است در ميان ورثه يك وارث زير سن قانوني يعني 18 سال وجود داشته باشد. از آنجايي كه رسيدگي به مسائل مالي افراد زير 18 سال بايد توسط ولي يا قيم وي انجام گيرد. در اين صورت تكليف ارث وي چيست؟ در ادامه اين مطلب قصد داريم به مسئله ارث فرزندان صغير يا زير 18 سال متوفي بپردازيم.

ارث فرزند زير 18 سال

هنگامي كه كسي فوت مي‌كند اموال و ماترك وي بر اساس قانون مدني ايران ميان ورثه تقسيم مي‌شود. اما زماني كه در ميان ورثه متوفي صغير يا فرزند زير 18 سال وجود داشته باشد. در اين صورت پرسش‌هايي به وجود مي‌آيد. مثلاً اينكه آيا تقسيم ارث با وجود فرزند زير 18 سال انجام مي‌گيرد يا اجازه تقسيم ارث تا 18 سالگي وارث وجود ندارد؟ از آنجا كه افراد زير 18 سال از نظر قانوني اجازه مديريت مستقل اموال خود را ندارد. بنابراين اگر تقسيم ارث پيش از 18 سالگي وارث صغير انجام شود تكليف مديريت اموال وي چيست؟

در پاسخ به اين پرسش‌ها بايد گفت هنگامي كه متوفي فرزندان زير 18 سال داشته باشد. نيازي نيست تا زمان تولد 18 سالگي وراث براي تقسيم ارث صبر كنيد. بلكه امكان تقسيم ارث پيش از 18 سالگي فرزند متوفي نيز وجود دارد. اما به دليل اينكه بر اساس قانون افراد زير 18 سال اجازه مديريت مستقل اموال خود را ندارند. سهم‌الارث فرزند يا وارث زير 18 سال متوفي به قيم وي به صورت امانت سپرده مي‌شود.

قيم تنها مي‌تواند در جهت منافع و مصلحت فرزند زير 18 سال در اموال و سهم‌الارث وي دخالت نمايد. البته بايد اين نكته را توجه داشت كه دخالت قيم در اموال و سهم‌الارث صغير تحت نظارت اداره سرپرستي انجام مي‌شود. صغير يا وارث زير 18 سال نيز پس از آنكه به سن 18 سالگي رسيد اجازه دخل و تصرف در اموال و سهم‌الارث خود را دارد. و قيم بايد اموال امانتي را در اختيار وي قرار دهد.

براي آشنايي با طبقات ارث كليك كنيد.

ارث صغير يا فرزند زير 18 سال در قانون

در مطلب بالا اشاره كرديم كه تقسيم ارث متوفي در ايران بر اساس قانون مدني انجام مي‌گيرد. حال اگر در ميان ورثه متوفي فرزند صغير و زير 18 سال وجود داشته باشد. قانون مدني تقسيم و مديرت ارث صغير را چگونه تشريح مي‌نمايد؟

قانون مدني در مواد 1207 تا 1256 خود به معرفي افرادي كه اجازه قانوني براي دخل و تصرف در اموال خود را ندارند مي‌پردازد. يكي از اين افراد صغير يا همان افراد زير 18 سال هستند. بر اساس اين بخش از قانون مدني جهت اداره امور مالي و اموال صغير بايد قيم تعيين شود. اموال صغير تا زمان 18 سالگي وي، نزد قيم امانت است. و قيم نيز موظف است تنها در جهت مصلحت صغير در اموال وي دخل و تصرف نمايد. در غير اين صورت ضامن خواهد بود. و فرزند زير 18 سال پس از اتمام 18 سالگي يعني زماني كه ديگر صغير محسوب نمي‌شود. مي‌تواند در اموال خود دخل و تصرف نمايد و ديگر نياز به نصب قيم نيست.

آيا تصرف در ارث فرزند زير 18 بدون رضايت وي امكان‌پذير است ؟

همان‌طور كه پيش‌تر اشاره كرديم رسيدگي به اموال و سهم‌الارث فرزندان زير 18 سال متوفي بر عهده قيم او مي‌باشد. در صورتي كه متوفي و ولي فرزند زير 18 سال، شخصي را به عنوان قيم معرفي نكرده باشد. قيم توسط حاكم شرع تعيين مي‌شود. حال اين قيم تعيين‌شده مي‌تواند به صورت قانوني در اموال و سهم‌الارث فرزندان زير 18 سال متوفي دخل و تصرف نمايد. و تصرفات قيم كاملاً قانوني و شرعي است.

اما اين تصرفات تحت نظر اداره سرپرستي است. و بايد براي مصلحت و نفع صغير انجام گيرد. به عبارتي اموال صغير بايد براي او خرج شود. تصرف در اموال صغير به نفع خود صغير نه بايد اسراف گونه باشد و نه بايد با خساست انجام گيرد. بلكه بايد تعادل و مصلحت صغير در نظر گرفته شود. در غير اين صورت از آنجايي كه اموال و سهم‌الارث صغير نزد قيم امانت هستند. پس تصرف در اموال صغير توسط قيم به نفع خود قيم يا اسراف اموال صغير موجب مي‌شود كه قيم ضامن باشد. و موظف به جبران مال ازدست‌رفته شود.

به‌جز قيم قانوني فرزند زير 18 سال يا همان صغير، هيچ فرد ديگري اجازه دخل و تصرف در اموال و سهم‌الارث صغير را ندارد. و تصرف ساير افراد غير از قيم، غيرقانوني و غيرشرعي است.امكان پيگيري قانوني اين عمل غيرقانوني وجود دارد. اما اگر دخل و تصرف در اموال صغير توسط قيم و در جهت مصلحت صغير انجام شود. فرد نمي‌تواند بعد از سن 18 سالگي از قيم خود به علت تصرف در اموال وي شكايت كند.

سؤالات متداول

نحوه وصول هزينه ساختمان به چه صورت است؟ امروزه بيشتر جمعيت كشور در ساختمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي چند طبقه زندگي ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌كنند و در واقع به آپارتمان نشيني روي آورده‌اند. همانطور كه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌دانيد در ساختمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي چند طبقه يك مدير انتخاب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌شود تا به امور ساختمان رسيدگي نمايد. ساكنين نيز موظف هستند كه تمام هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را به مدير آن بپردازند. در ادامه قصد داريم در مورد نحوه وصول هزينه ساختمان توضيحاتي را خدمتتان ارائه نماييم، با ما همراه باشيد.

 منبع: نحوه وصول هزينه ساختمان | روش دريافت هزينه‌هاي ساختمان – مسئوليت موجر و مستاجر

پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان به عهده چه كسي ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ؟

پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي شارژ ساختمان به عهده ساكن و يا مالك هر واحد است. تمام ‌واحد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها علاوه بر پرداخت هزينه انشعابات خود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌بايست هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي شارژ ساختمان مثل تعميرات، حقوق سرايدار و باغبان، نظافت و… را نيز بپردازند.

طبق قانون تنها فردي كه مالك ساختمان است موظف به پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان نخواهد بود و هركس كه در واحد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان ساكن است نيز بايد هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را پرداخت نمايد. توجه داشته باشيد كه‌ اگر واحدي خالي از سكنه باشد نيز مالك آن موظف است هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را پرداخت نمايد.

براي مثال فردي در تركيه ساكن است اما خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي در ايران دارد كه به هيچكس آن را اجاره نداده است و آن خانه كاملا خالي ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌باشد كه در اين صورت بايد بگوييم با وجود خالي بودن خانه مالك آن باز هم موظف به پرداخت شارژ ساختمان خواهد بود زيرا اين هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها معمولا براي مراقبت و مرمت ساختمان صرف ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌شوند.

نحوه وصول هزينه ساختمان

در برخي موارد ديده شده است كه مالكين يا ساكنين با وجود اينكه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌دانند بايد هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را به مدير‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پرداخت كنند اما از انجام اين كار خودداري ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌كنند كه در اينجا مدير ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌بايست با انجام برخي اقدامات هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را وصول نمايد. در زير نحوه وصول هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان توسط مدير را نام برده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ايم:

• در مرحله اول ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌بايست مدير به ساكن يا مالك تذكر دهد و از او بخواهد كه بدهي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هايش را كه شامل هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌شوند پرداخت نمايد.
• اگر ساكن يا مالك نسبت به تذكر مدير بي‌اعتنا باشند مدير ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌تواند اظهار نامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي را كه در دادگاه تنظيم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌گردد براي ساكن يا مالك بفرستند و طي آن اظهارنامه به او مهلت دهد كه ظرف ده روز نسبت به پرداخت هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان اقدام نمايد.
• چنانچه آن ساكن يا مالك واحد پس از ده روز بازهم هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان را به مدير پرداخت نكند مدير ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌تواند او را از دريافت خدمات ساختمان محروم نمايد و اجازه ندهد كه او از خدماتي مثل آب، گاز، برق و… استفاده كند. همچنين مدير ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مي‌تواند با مراجعه به دادگاه و ارائه دادخواستي مبني بر وصول هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ساختمان از دادگاه بخواهد كه اين هزينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را از ساكن يا مالك آن واحد دريافت كند.

براي دريافت اطلاعات بيشتر در خصوص نحوه وصول هزينه ساختمان، به كانال تلگرام حقوقي وكيل دات كام مراجعه نماييد. كارشناسان مركز مشاوره حقوقي وكيل دات كام نيز آماده‌اند تا با ارائه خدماتي در زمينه مشاوره حقوقي تلفني وكيل دات كام به سوالات شما عزيزان پيرامون نحوه وصول هزينه ساختمان پاسخ دهند.

سوالات متدوال

مجوز تاسيس دفتر پيشخوان دولت را چگونه بايد بگيريم؟ دفاتر پيشخوان دولت جهت ارائه خدمات دستگاه‌هاي اجرايي كشور به‌صورت الكترونيك راه‌اندازي شد. اين دفاتر توسط بخش خصوصي اداره مي‌گردند. بنابراين افراد مي‌توانند با توجه به شرايط و ارائه مدارك لازم اقدام به دريافت مجوزهاي قانوني براي تأسيس دفتر پيشخوان نمايند. در ادامه اين مطلب قصد داريم به شرايط تأسيس و روش دريافت مجوز براي تأسيس دفاتر پيشخوان دولت بپردازيم.

مجوز تاسيس دفتر پيشخوان دولت

دفاتر پيشخوان دولت، جهت ارائه خدمات دولتي به شكل الكترونيك ايجادشده‌اند. تمامي دستگاه‌ها و ارگان‌هاي دولتي موظف هستند خدمات الكترونيكي خود را از طريق دفاتر پيشخوان دولت ارائه دهند. اين دفاتر توسط بخش خصوصي ايجاد و اداره مي‌شوند. افراد مختلف با دارا بودن شرايط لازم مي‌توانند دفتر پيشخوان تأسيس كنند. اگر شما شرايط لازم را براي تأسيس دفتر پيشخوان دولت را مهيا نماييد. مي‌توانيد مجوز تأسيس دفتر پيشخوان را دريافت كنيد. و دفتر پيشخوان خود را راه‌اندازي كنيد.

دريافت مجوز تاسيس دفتر پيشخوان دولت

اگر قصد تأسيس دفتر پيشخوان دولت را داريد ابتدا به سايت g4b.ir كه درگاه ملي مجوزهاي كشور است؛ مراجعه كنيد. بعد از مراجعه كلمه دفاتر پيشخوان را در كادر جستجوي سايت، جستجو كنيد. سپس گزينه پروانه دفاتر پيشخوان خدمات دولت را انتخاب كنيد. با انتخاب گزينه مشاهده جزئيات با شرايط و مدارك لازم براي تأسيس دفتر همچنين هزينه و زمان اعتبار پروانه آشنا مي‌شويد.

بعد از تهيه شرايط و مدارك، گزينه صدور مجوز را انتخاب نماييد. در صفحه جديد از شما پرسيده مي‌شود به‌عنوان شخص حقوقي يا شخص حقيقي قصد ورود به سامانه و ادامه مراحل را داريد. بخش بعدي شما بايد شماره همراه خود را در پنجره ملي خدمات دولت هوشمند وارد نماييد تا احراز هويت انجام شود. سپس روي گزينه صدور مجوز كليك نماييد.

با انجام اين مراحل شما به سامانه مديريت كاربران هدايت مي‌شويد. براي استفاده از خدمات اين سامانه ابتدا بايد در اين سامانه ثبت‌نام كنيد. پس بر روي گزينه ثبت‌نام كليك كنيد. اطلاعات خواسته‌شده را مانند مشخصات كاربري را وارد نماييد تا ثبت‌نام انجام شود.

مرحله بعد در سامانه بر روي گزينه خدمات الكترونيك كليك نماييد. سپس گزينه ارائه مجوز مربوط به خدمات پستي، ارتباطي و فناوري اطلاعات را انتخاب كنيد. سپس گزينه صدور پروانه دفاتر پيشخوان خدمات دولت را انتخاب كنيد. با انتخاب اين گزينه وارد كارپوشه شخصي خودتان مي‌شويد.

دراينجا با انتخاب گزينه اشخاص حقيقي يا حقوقي اطلاعات درخواستي را نظير شماره شناسنامه، تاريخ تولد، تابعيت و.. وارد نماييد. پس از ثبت‌نام در اين مرحله، روي گزينه دفتر پيشخوان خدمات كليك كنيد. درخواست صدور را انتخاب و براي صدور مجوز دفاتر پيشخوان دولت اقدامات خواسته‌شده را انجام دهيد.

شرايط دريافت مجوز تاسيس دفتر پيشخوان دولت

براي دريافت مجوز تأسيس دفتر پيشخوان دولت، شرايط لازم به سه دسته تقسيم مي‌شود. شرايط مربوط به متقاضي، مكان دفتر و تجهيزات دفتر.

شرايط متقاضي

مجوز يا پروانه تأسيس دفتر پيشخوان دولت صرفاً براي اشخاص حقوقي يعني شركت‌ها صادر مي‌شود. شخص حقوقي بايد غيردولتي و محل ثبت آن در كشور ايران باشد. متقاضي مجوز دفتر پيشخوان مي‌تواند براي تأسيس شركت حقوقي به‌صورت اينترنتي از طريق سايت جامع ثبت شركت‌ها اقدام نمايد. و يا به‌صورت حضوري به اداره ثبت شركت‌ها اقدام كند. موضوع پروانه دريافتي بايد با موضوع فعاليت درج‌شده در اساسنامه شخص حقوقي متقاضي دريافت مجوز مرتبط باشد.

افراد متقاضي دريافت مجوز بايد تابعيت جمهوري اسلامي ايران را دارا باشد. و به دين اسلام يا يكي از اديان رسمي تصريح‌شده در قانون اساسي كشور معتقد باشد.عدم سوءپيشينه كيفري مؤثر، عدم اعتياد به مواد مخدر و همچنين عدم شهرت فرد به فسادي كه منجر به محروميت‌هاي از حقوق اجتماعي شود، ازجمله شرايط لازم براي متقاضي دريافت مجوز است. همچنين متقاضي مرد بايد گواهي انجام خدمت وظيفه يا معافيت دائم داشته باشد. حداقل مدرك متقاضيان مدرك كارشناسي مي‌باشد.

افراد متقاضي نبايد در دستگاه‌هاي اجرايي مشغول به كار باشند. و متقاضيان بايد توسط حراست وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات درزمينهٔ صلاحيت فردي تائيد شوند. بدهي مالياتي، بدهي بيمه‌اي و بدهي قطعي معوق بانكي ازجمله مواردي است كه متقاضي مجوز، نبايد داشته باشد.

شرايط تاسيس دفتر پيشخوان دولت

از ديگر شرايط لازم براي دريافت مجوز تأسيس دفتر پيشخوان خدمات دولت و بخش عمومي غيردولتي، تهيه يك مكان با فضاي حداقل 50 مترمربع دفاتر شهري و حداقل 20 متر دفاتر روستايي است. همچنين مكان دفتر بايد كاربري مجاز داشته باشند. و طراحي نماي بيروني و چيدمان تجهيزات اداري و فني دفاتر پيشخوان نيز داراي شرايط خاصي است كه بايد رعايت شود.

براي طراحي نماي بيروني و چيدمان تجهيزات اداري و فني دفتر پيشخوان دولت بايد شرايط خاصي رعايت شود. اين شرايط عبارت است از:

تابلوي دفتر بايد بارنگ، آرم و نوشته معيني باشد كه نمونه آن توسط سازمان اعلام‌شده است. فضاي كافي براي استقرار تجهيزات موردنياز و متصديان دفتر اختصاص داده شود. همچنين بايد دفتر به نحوي باشد كه امكان ارائه خدمات به جانبازان، معلولين و سالمندان وجود داشته باشد. درنهايت 40 درصد از فضاي دفتر بايد به خدمت گيرندگان اختصاص پيدا كند.

شرايط تجهيزات فني و اداري

دفاتر پيشخوان دولت بايد تجهيزات فني و اداري طبق مقررات تهيه نمايند. اين تجهيزات شامل موارد زير مي‌شود:

وجود پيشخوان براي ارائه خدمات به خدمت گيرندگان و وجود تعدادي صندلي براي استفاده افراد مراجع در زمان انتظار.

تهيه امكانات ايمني مثل كپسول اطفاي حريق كه با استاندارهاي تعيين‌شده از جانب سازمان آتش‌نشاني مطابقت داشته باشد.

دوربين‌هاي مداربسته با توجه به استاندارهاي تعيين‌شده از طرف اداره اماكن نيروي انتظامي قرارداده شود.

تهيه تجهيزات رايانه‌اي و اداري با توجه به نوع خدمات و ميزان ارائه خدمت. همچنين خطوط ارتباطي و ديتاي مناسب با توجه به نوع خدمات و حجم خدمت قابل‌ارائه.

دفتر بايد از وسايل گرمايشي و سرمايشي مناسب برخوردار باشد.

مدارك لازم براي مجوز تاسيس دفتر پيشخوان دولت

در بخش قبلي در مورد شرايط لازم براي صدور جواز جهت تأسيس دفتر پيشخوان دولت گفتيم. اثبات اينكه آيا شما داراي شرايط لازم هستيد يا خير مستلزم ارائه مداركي است. مدارك لازم براي دريافت جواز تأسيس دفتر پيشخوان دولت عبرات است از:

تصوير از مدرك‌هاي مديران شركت شامل؛ كارت پايان خدمت يا معافيت، كارت ملي، تمامي صفحات شناسنامه، مدرك تحصيلي ليسانس كه مورد تائيد باشد. همچنين عكس رنگي سه در چهار مديران شركت لازم است.

گواهي‌هاي عدم سوءپيشينه و عدم اعتياد مديران شركت كه مربوط به سه ماه اخير باشد. همچنين گواهي‌هاي عدم بدهي بانكي، عدم بدهي بيمه‌اي و عدم بدهي مالياتي مديران شركت نيز بايد ارائه شود.

تصاوير مربوط به شركت شامل، تمام صفحات اساسنامه شركت، تصوير روزنامه رسمي، آگهي تأسيس و آخرين تغييرات انجام‌شده در شركت از مدارك لازم است.

تصوير مربوط به سند مالكيت يا اجاره‌نامه مكان استقرار دفتر كه حداقل 20 متر براي دفاتر روستايي و 50 متر براي دفاتر شهري كه اداره اماكن نيروي انتظامي آن را تائيد كرده باشد. و بايد مستندات دقيقي از محل دفتر و كدپستي آن به‌علاوه شماره فكس و تلفن دفتر ارائه شود. درنهايت هزينه لازم براي حق امتياز صدور پروانه تأسيس دفتر پيشخوان دولت بايد پرداخت گردد.

زمان صدور و مدت اعتبار مجوز دفاتر پيشخوان دولت چقدر است؟

ازآنجاكه مجوز صرفاً براي اشخاص حقوقي صادر مي‌شود متقاضي ابتدا بايد اقدام به ثبت شركت نمايد. اما بعد ثبت شركت زمان لازم جهت صدور مجوز از زماني كه مدارك كامل شدند. در حدود 60 روز كاري است. و مدت اعتبار اين مجوز نيز 5 سال است. متقاضياني كه پروانه‌‌ي آن‌ها كه به دلايلي غير از تخلف، رأي مرجع قضايي و تصميم كميته كشوري لغو شده‌اند. بعد از گذشت 3 سال مجدداً قابل درخواست و صدور است.

سؤالات متداول